خلاصه داستان: مارگارت تاچر سالخورده با حضور خیالی شوهرش که اخیراً درگذشته صحبت می کند، در حالی که تلاش می کند با مرگ او کنار بیاید، در حالی که صحنه هایی از زندگی گذشته او، از دوران دختری تا نخست وزیر بریتانیا، مداخله می کند.
خلاصه داستان: خانواده Quileutes به پدر و مادرهای منتظر ادوارد و بلا نزدیک می شوند که فرزند متولد نشده آنها تهدیدی برای گروه گرگ ها و مردم شهرهای فورک است.
خلاصه داستان: در یک سفر آخر هفته به هاوایی، یک جراح پلاستیک دستیار وفادارش را متقاعد می کند که به عنوان همسری که به زودی طلاق خواهد گرفت، ظاهر شود تا دروغی که به دوست دختر بسیار جوانترش گفته بود، سرپوش بگذارد.