خلاصه داستان: دو داستان موازی در مورد دو زن یکسان. یکی در لهستان زندگی می کند و دیگری در فرانسه. آنها یکدیگر را نمی شناسند، اما با این وجود زندگی آنها عمیقاً به هم مرتبط است.
خلاصه داستان: داستان یک کارآگاه زن در اروپای مرکزی در سال 2041 اتفاق میافتد و در مورد زوجی که به قتل رسیدهاند، یک تیم بازسازی میتوانند یکی از آنها را به زندگی بازگردانند.
خلاصه داستان: یک پروفسور جراح که زمانی مورد احترام بود، رافال ویلکزور که خانواده و حافظهاش را از دست داده است، وقتی با شخصی از گذشته فراموش شده خود ارتباط برقرار میکند که میتواند به او کمک کند تا پاسخهای مورد نیازش را پیدا کند، فرصت رستگاری پیدا میکند.
خلاصه داستان: آپولونیای با استعداد به دنبال جایگاه خود در دنیای هنر بزرگ می شود در حالی که با رنج ها و شادی های زنانگی و روابط در دنیایی که تحت سلطه پدرسالاری، سرمایه داری و جنگ است دست و پنجه نرم می کند.
خلاصه داستان: جاگنا زن جوانی است که مصمم است راه خود را در یک روستای لهستانی اواخر قرن نوزدهم بسازد - کانون شایعات و دشمنی های مداوم، ثروتمند و فقیر، با پایبندی به سنت های رنگارنگ و پدرسالاری ریشه دار.
خلاصه داستان: داستان زن جوانی را دنبال می کند که به عنوان راهی برای خروج از شهر کوچکش اسکورت می شود، اما به زودی متوجه می شود که کنترلی بر وضعیت خود ندارد.